Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-05-02@14:58:26 GMT

قصه دختران دم‌بخت و درخت آرزوهای یلدایی

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۲۱۰۹۲

قصه دختران دم‌بخت و درخت آرزوهای یلدایی

بهاره خسروی- همشهری آنلاین : اما این درخت آرزو در کدام بخش خانه و کارش چه بود که شب‌های یلدا چشم امید همه مادرانی بود که دختر دم‌بخت داشتند؟ در روزهایی که هنوز تهران در محاصره آپارتمان‌ها و برج‌ها نبود، سر هر کوچه عطر خوش دیوارهای نیمه‌تر کاهگلی در فصل بارندگی از هر رهگذری دلبری می‌کرد و حیاط‌ها در سایه چند درخت بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این درخت‌ها، علاوه بر کارکردهای متداولشان، ابزار جالبی برای نوعی اطلاع‌رسانی بودند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

دیدن این درخت به مهمانان و در و همسایه می‌فهماند که در این خانه و نزد این خانواده دختری دم‌بخت زندگی می‌کند تا اگر دوست و آشنا جوان شیرپاک‌خورده‌ای را سراغ داشتند که دنبال دختر دم‌بخت می‌گشت، این او را برای خواستگاری به این خانواده معرفی کنند.

اما کارکرد این درخت در اعلام حضور دختر دم‌بخت دقیقا چه بود؟ ‌حسین پدرام، از پژوهشگران تاریخ تهران،در این باره می‌گوید: «در حیاط خانه تهرانی‌ها اغلب یک درخت بود که برای اهل خانه از نوعی تقدس برخوردار بود و حکم درخت آرزوها را داشت. اهل خانه برای برآورده شدن حاجات قلبی‌شان، به‌ویژه بخت‌گشایی دختر خانواده، به همین درخت متوسل می‌شدند. این درخت در شب یلدا هم نقش خاصی ایفا می‌کرد.»

ماجرا از این قرار بود که شب یلدا مادر خانواده یک تکه از لباس‌ دختر دم‌بختش مثل روسری یا پیرهن را به این درخت گره می‌زد و دعا می‌کرد تا یلدای سال بعد دختر راهی خانه بخت شده باشد. ‌طبیعتا همسایه‌ها و اهل محل در روزگاری که دختران بیشتر در خانه بودند با این شگرد از وجود دختر دم‌بخت و آمادگی خانواده برای فرستادنش به خانه بخت مطلع می‌شدند و برای جوانشان آستین بالا می‌زدند.

پدرام ماجرای گره زدن رخت دختران به درخت خانه در شب یلدا را شبیه مراسم نمادین گره‌زنی سبزه در روز سیزدهم نوروز می‌داند و می‌گوید که این رسم که با تغییر سبک زندگی و نگاه‌های فرهنگی به ازدواج در غبار فراموشی آیین‌های یلدا مانده است.

اما حالا می‌شود تصور کرد که اگر خواستگاری می‌آمد و دق‌الباب می‌کرد و جواب «بله» را می‌گرفت، با گذر زمستان و فرارسیدن بهار سور و سات مراسم ازدواج علم می‌شد و زندگی امتداد می‌یافت.

کد خبر 815674 برچسب‌ها شب یلدا هویت شهری تهران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: شب یلدا هویت شهری تهران دختر دم بخت شب یلدا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۲۱۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...

به گزارش همشهری آنلاین، دختر ۳۰ ساله که برای مشورت‌های تخصصی درباره ماجرای ازدواجش به مرکز انتظامی آمده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم‌آباد مشهد گفت: پدر ومادرم بازنشسته فرهنگی هستند و حساسیت خاصی روی فرزندانشان دارند به همین دلیل همه خواهران و برادرانم مطابق سلیقه خانواده‌ام ازدواج کرده‌اند و زندگی آرامی دارند.

من به دلیل استعداد خوبی که در تحصیل داشتم، درس و مدرسه را در اولویت زندگی قرار دادم و ادامه تحصیل دادم به طوری که به خواست پدر و مادرم رشته دامپزشکی را انتخاب کردم، ولی آرام‌آرام در دوران تحصیل به این رشته علاقه‌مند شدم.

موضوع این است که پدرم درباره خواستگارانم بسیار سختگیری می‌کند و مدعی است که باید مانند دیگر خواهران و برادرانم ازدواج کنم تا به خوشبختی برسم. یک بار یکی از همکلاسی‌هایم به خواستگاریم آمد اما پدرم او را به دلیل اقامت در روستای زادگاهش رد کرد در حالی که من به او علاقه‌مند بودم.

درگیری شدید زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری | شوهرم دیپلمه بود، من او را آقای دکتر کردم! فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند

در این میان، یکی از دوستان مادرم جوانی مقیم آمریکا را به من معرفی کرد که فقط می‌تواند سالی دو بار به ایران بیاید. وقتی فرید به خواستگاریم آمد، ابتدا پدر و مادرم مخالفت نکردند، اما زمانی که قرار ازدواج گذاشتیم، ناگهان پدرم شرط کرد که باید یک واحد مسکونی را به نام من سند بزند. او هم ناراحت شد و به آمریکا بازگشت.

او حتی به پدر و مادرم پیشنهاد کرد برایشان بلیت پرواز به عراق را تهیه می‌کند تا مراسم عقد را در یکی از مکان‌های مذهبی برگزار کنیم، ولی باز هم پدرم مخالفت کرد و اکنون چاره‌ای جز مخالفت با خواسته پدرم ندارم و می‌خواهم به تنهایی به سوی آمریکا پرواز کنم.

در همین حال پدر نوشابه که به دعوت مشاور در اتاق مددکاری اجتماعی حضور داشت، با بیان اینکه هیچ پدری دوست ندارد دخترش را غمگین ببیند و سرنوشت تلخ فرزندش را نظاره کند، به کارشناس کلانتری گفت: من شرط واحد آپارتمانی را فقط برای این منظور مطرح کردم که بدانم خواستگار دخترم در چه سطحی از نظر مالی قرار دارد و آیا دخترم را به اندازه یک واحد مسکونی دوست دارد یا نه.

وی ادامه داد: الان هم از این شرط صرف‌نظر کرده‌ام اما دلیل اصلی مخالفت من این است که فرید اصرار به عقد موقت دارد و حاضر نیست با دخترم به صورت دائمی و رسمی ازدواج کند. او معتقد است باید طبق فرهنگ غربی مدتی را زیر یک سقف زندگی کنند و در صورتی که بعد از چند سال به توافق رسیدند، با هم ازدواج کنند. حالا اگر او در مدت کوتاهی از دخترم سیر شد و او را در کشور غریب به حال خودش رها کرد، باید چه کنیم؟

پدر نوشابه اظهار کرد: از سوی دیگر، او حتی خانواده‌اش را به ما معرفی نکرده و حاضر نشد به همراه خانواده‌اش به خواستگاری بیاید. ما هم نمی‌توانیم برای انجام تحقیقات درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی او به آمریکا برویم. بنابراین به ازدواج او با دخترم رضایت ندادم چراکه نمی‌خواهم سیه‌روزی و بدبختی او را شاهد باشم.

وی افزود: با وجود این، دخترم خانه را رها کرده و با شکستن لوازم منزل، نزد یکی از دوستانش در غرب کشور رفته بود. حالا هم قصد دارد به تنهایی به آمریکا پرواز کند.

اقدامات کارشناسی و بررسی‌های روانشناختی این پرونده با دستور سرهنگ محمد بزی (رئیس کلانتری قاسم‌آباد مشهد) به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

کد خبر 848292 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم ازدواج - طلاق خانواده حوادث ایران

دیگر خبرها

  • برگزاری مراسم روز دختر با حضور دختران دانشجو در حرم بانوی کرامت
  • همه دعوتند؛ مراسم «ستاره‌های دختران کُرد زمین» در سنندج
  • دخترم عکس‌های شرم‌آوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمی‌‌توانم او را تحمل کنم!
  • سبک زندگی ایرانی اسلامی باید ترویج شود/لزوم معرفی دختران موفق کرد
  • ۲۴ اردیبهشت سنندج میزبان جشن بزرگ «روز دختر» است
  • سریال «ماه شرف خانم» در سیمای مرکز کردستان تولید می‌شود
  • 900 برنامه ویژه برای بزرگداشت دهه کرامت/ جشن روز دختر در هزار شهر کشور
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • عنوان بهترین دروازه بان آسیا کف آرزوهای من بود